مهدی عباسی

مهدی عباسی

دست نوشته های مهدی عباسی نسب غواص آسمان در اعماق فضای مجازی
مهدی عباسی

مهدی عباسی

دست نوشته های مهدی عباسی نسب غواص آسمان در اعماق فضای مجازی

چرا دعا کنیم ؟ فواید و ارزش دعا کردن ۱

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

در این پست از سایت قطب به بررسی فواید و ارزش دعا کردن و اینکه چرا باید دعا کنیم خواهیم پرداخت .

چرا دعا؟!

ارزش و اعتبار انسان به دعاست. خداوند می فرماید: ((قُلْ مَا یَعْبَؤا بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعَاؤُکُمْ))؛ (1) «بگو: اگر دعای شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کند».

دعا در روایات، هم سنگ نماز، ستون دین، (2) عبادت (3) و بلکه بزرگ ترین عبادت، (4) نور زمین و آسمان (5) و نیز کلید پیروزی و رستگاری، (6) سلاح مؤمن (7) و نافذتر از نیزه (8) بیان شده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَه؛ (9) مغز عبادت، دعاست». یعنی روح عبادت، دعاست. امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: «الدُّعَاءُ مِفْتَاحُ الرَّحْمَه وَ مِصْبَاحُ الظُّلْمَهِ؛ (10) دعا کلید رحمت و چراغ تاریکی هاست».

همان گونه که روایت شده: «الصَّلَاه عَمُودُ الدِّینِ»، (11) در حدیث دیگری نیز آمده است: «الدُّعَاءُ عَمُودُ الدِّینِ؛ (12) دعا ستون دین است». امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «أحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِی الْأَرْضِ الدُّعَاءُ؛(13) بهترین کاری که خدا دوست دارد دعاست».

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «إِنَّ أَعْجَزَ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعَاءِ؛ (14)آدم بدبخت و عاجز کسی است که حتی حال دعا هم ندارد». امام صادق علیه السلام فرمود: «إِنَّ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْزِلَهً لَا تُنَالُ إِلَّا بِمَسْأَلَهٍ؛ (15) خداوند مواهبی دارد که تا دعا نکنی به تو نمی دهد».

آن امام در روایت دیگری فرمودند: «إِنَّ الدُّعَاءَ یَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً». (16) یعنی اگر چیزی برای انسان مقدر شده باشد، با دعا می شود آن را عوض کرد؛ اگر چه محکم و استوار شده باشد.

از مسائل مهمی که جزو نیازهای انسان محسوب می شود، دعا و نیایش است. دعا مثل

خداجویی، از فطرت و ضمیر آدمی نشأت می گیرد. وقتی سیر و سیاحتی در این کره خاکی می کنیم و با ملت های مختلف و ادیان گوناگون و سنن و رسوم متفاوت آن ها روبه رو می شویم، می بینیم که هر کدام برای خود، اوراد و اذکار و دعاهای مخصوصی دارند و هیچ جای دنیا را نمی یابیم که مردمش از دعا جدا و بی نیاز باشند. حتی آن ها که بت می پرستند هم در معابدشان به خاک می افتند و دعا می خوانند.

شیخ جواهر طنطاوی، صاحب تفسیر معروف طنطاوی، از علمای بزرگ مصر است. او در اواخر عمرش با صحیفه سجادیه آشنا می شود و پس از آشنایی با آن کتاب ارزشمند، نامه ای به آیت الله مرعشی نجفی قدس سرّه می نویسد که جداً خواندنی است. او در قسمتی از آن نامه می نگارد:

و من الشقا انا الی الآن لم نقف علی هذا الاثر القیم الخالد من مواریث النبوه و اهل البیت و انی کلما تاملتها رایتها فوق کلام المخلوق و دون کلام الخالق؛ (17) این از بدبختی من بوده که تا امروز به این اثر جاودانه ای که از زبان اهل-بیت نبوت علیهم السلام صادر شده است، توجه نکرده ام. من هرچه در این کتاب دقت می کنم، آن را بالاتر از کلام مخلوق و پایین تر از کلام خالق می بینم.

دعای عرفه، دعای کمیل، دعای ندبه، مناجات شعبانیه و باقی ادعیه، حقایقی هستند که اگر بتوانیم با آن ها انس پیدا کنیم و لذت خواندن آن ها را درک نماییم و سپس به دیگران منتقل کنیم، در رفع مهجوریت و مظلومیت اهل بیت علیهم السلام کار بزرگی انجام داده ایم.

آیت الله مروی نقل می کند: «عصر روزی که حجاج ایرانی را در عربستان کشتند،

حکومت عربستان با دکتر عَدِّ مِرداش العُقیری تماس گرفت. او نویسنده معروف و از حقوق دان های درجه یک جهان عرب و مشاور حقوقی حُسنی مبارک بود و پطرُس غالی نیز از او دعوت کرده بود که به عنوان مشاور حقوقی به سازمان ملل برود. در تماسی که با او گرفتند، گفتند: «سریع به عربستان بیا که اگر ایران از این جریان به مجامع بین المللی شکایت کرد، شما به عنوان مشاور حقوقی ملک فهد بتوانی از نظر حقوقی این کشتار را توجیه کنی و این قضیه را قانونی جلوه دهی».

دکتر عَدِّ مِرداش روز قبل از عرفه به عربستان می رود، مُحرم می شود و در عرفات در خیمه رؤسای وهابیت مستقر می شود. آن ها برای او توجیه می آورند که ایرانی ها مشرک و مرتدند و می خواستند خانه خدا را خراب کنند، ما هم آن ها را کشتیم. حالا شما جریان حقوقی اش را درست کن.

عصر عرفه، دکتر به دو سه نفر از همراهانش _ که از حکومت سعودی بودند _ می گوید: مرا سمت چادر ایرانی ها ببرید تا ببینم آن ها چه کار می کنند؟! به طرف چادر ایرانی ها می آید و می بیند که صدای ضجه و گریه بلند است و دعایی می خوانند. میخ کوب می شود. کنار یکی از چادرها می نشیند و گوش می دهد. هرچه اطرافیان می گویند برویم، قبول نمی-کند و تا آخر دعا همان جا می نشیند.

بعداً متوجه می شود که ایرانی ها دعای عرفه امام حسین علیه السلام را قرائت می کنند؛ دعایی که امام با قرائت آن، با خدا راز و نیاز کرده است. با خود می گوید: این ها مشرک اند؟ این هایی که این حقایق بلند را دارند که من در طول عمرم نشنیده بودم، چگونه مشرک هستند؟!

او وقتی به مصر برمی گردد، تحقیقاتی درباره تشیع می کند و سرانجام شیعه می شود.

چند کتاب از ایشان منتشر شده که در یکی از آن ها مفصّل توضیح داده که چطور شیعه شده است». (18)

ما اگر بتوانیم در منبرها و صحبت هایمان عظمت ادعیه را مطرح کنیم، کار مهمی انجام داده ایم. در ایام حج، مسلمانان وقتی صدای دعای کمیلِ حاجی های ایرانی را می شنوند، منقلب می شوند. از خصوصیات مکتب تشیع _ که در هیچ مذهب دیگری پیدا نمی شود _ مسأله دعاست. هرکس با ادعیه معصومین علیهم السلام آشنا شود، تحت تأثیر قرار می گیرد.

دعا آثار بسیار شگرفی بر زندگی انسان و روح و روان او دارد. دعا انسان را به خدا نزدیک می نماید، او را بنده خدا می کند، به او امید و تحرک می دهد و رابطه انسان با خدا را مستحکم و قوی می گرداند.

بنابراین دعا جزو مسائل فطری ماست و نمک نشناسی است که انسان فقط در مواقع گرفتاری و هجوم مشکلات به درگاه الهی التجا و انابه کند و همین که حاجتش برآورده شد و به مرادش رسید، دست از دعا و نیایش بردارد و از آن بدتر، گاهی ناسپاسی و طغیان کند: ((وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَهً مِنْهُ نَسِی ما کانَ یدْعُوا إِلَیهِ مِنْ قَبْلُ))؛ (19) «چون انسان را سختی رسد، پروردگار خویش را بخواند و به سوی او بازگردد و چون خدا نعمتی از جانب خویش به او دهد، آن سختی را _ که سابقاً خدا را برای رفع آن می خواند _ فراموش کند».

به راستی راز و رمز فضیلت دعا و تأکید آن در آیات و روایات در چیست؟ نیایش چه ضرورتی دارد و چرا انسان باید دعا کند؟!

دعا نوعی ارتباط با خالق و درخواست از او و ابراز نیاز به درگاه اوست؛ (20) چنان که پروردگار در قرآن کریم می فرماید: ((یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ))؛ (21) «ای مردم، شما به خدا نیازمندید، و خداست که بی نیازِ ستوده است» و در آیه ای دیگر می فرماید: ((وَاللَّهُ الْغَنِیُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ))؛ (22) «خداوند، بی نیاز [مطلق] است و شمایید که نیازمندید».

انسانی که این حقیقت (فقر محض) را درک کند و خود را محدود و سرتاپا نیاز ببیند، و از سوی دیگر بفهمد که پروردگار، بی همتا، بخشنده، مهربان و غنی است، به ضرورت دعا پی می برد و با افتخار و سربلندی، دست نیاز به آستان کبریایی او بلند می کند. او از ذات بی همتای الهی مدد می طلبد و این مسأله را برای خود و هم نوعانش ضروری می داند. حضرت علی علیه السلام فرمودند: «أعلم الناس بالله أکثرهم له مسأله؛ (23) آن کس که بیش تر از همه دعا می کند، بیش از دیگران خدا را می شناسد».

بنابراین امامان که به این حقیقت، معرفت کامل داشته و عجز و فقر خود را بیش تر احساس می کرده اند، از همه انسان ها بیش تر دعا می کردند. آنان با بی نیازی از مردم و آن چه در دست آنان است، خود را فقیر محضِ درگاه الهی معرفی می کردند.

امام حسین علیه السلام در دعای عرفه خود را این گونه معرفی می فرماید:

الهی أنا الفقیر فی غنای فکیف لا أکون فقیراً فی فقری؛ (24) خدایا! من در حال بی نیازی، فقیر هستم؛ پس چگونه در حال فقر، نیازمند و فقیر نباشم؟!.

بنابراین هرکس این ضرورت را احساس نکند و بپندارد که از خدا بی نیاز است، قطعاً در برهوت طغیان سقوط می کند. خداوند متعال که خالق همه موجودات است و کاملاً به نظام وجودی انسان آگاهی دارد، در این خصوص می فرماید: ((کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَی))؛ (25) «حقاً که انسان سرکشی می کند، همین که خود را بی نیاز پندارد».

چرا دعا کنیم
1- سوره فرقان، آیه 77. سید بن طاووس قدس سرّه می فرماید: «إنّ محل الإنسان و منزلته عندالله جلّ جلاله علی قدر دعائه و قیمته بقدر اهتمامه بمناجاته و ندائه…؛ همانا جایگاه و منزلت انسان نزد خداوند به اندازه دعای اوست و بها و قیمت انسان به اندازه گفتگو و راز و نیاز با خداست». فلاح السائل، ص26.
2- «الدعاء … عمود الدین». کافی، ج2، ص468.
3- «الدعاء هی العباده». کافی، ج2، ص467.
4- «الدعاء… هی العباده الکبری». مجمع البیان، ج8، ص451.
5- «الدعاء… نور السموات و الأرض». کافی، ج2، ص468.
6- «الدعاء… مفاتیح النجاح و مقالید الفلاح». بحارالأنوار، ج37، ص341 و ج93، ص300.
7- «فإنّ سلاح المؤمن الدعاء». مکارم الاخلاق، ج2، ص8. «علیکم بسلاح الانبیاء؛ فقیل: و ما سلاح الانبیاء؟ قال الدعاء». کافی، ج2، ص468.
8- «الدعاء أنفذ من السنان». مکارم الاخلاق، ج2، ص12.
9- إرشاد القلوب، ج 1، ص 148.
10- بحار الأنوار، ج 90، ص 300.
11- المحاسن، ج 1، ص 44.
12- «الدعاء … عمود الدین». کافی، ج2، ص468.
13- کافی، ج2، ص 467.
14- أمالی، شیخ مفید، ص 317.
15- کافی، ج 2، ص 466.
16- کافی، ج2، ص 469.
17- جریان این نامه نگاری در مقدمه کتاب «صحیفه سجادیه» با مقدمه آیت الله مرعشی ذکر شده است. (دار الکتب الاسلامیه، ترجمه سید صدر الدین بلاغی، 1369 ق، صص 37 _ 38)
18- این سخنان در پایان درس کفایۀ الاصول، جلد اول، جلسه 37 ایراد شده است.
19- سوره زمر، آیه 8.
20- حقیقت دعا، خواستن است، نه خواندن. ابن فارس در معجم مقاییس اللغه ذیل ماده «دعو» می نویسد: «دعو: أصل واحد، و هو أن تمیل الشیء إلیک بصوت و کلام یکون منک». آقای مصطفوی نیز در التحقیق، ج3، ص204 می نویسد: «إنّ الأصل الواحد فی هذه المادّه: هو طلب الشیء.»
21- سوره فاطر، آیه 15.
22- سوره محمد، آیه 38.
23- غرر الحکم، ص 192.
24- بحار الأنوار، ج 95، ص224.
25- سوره علق، آیات 6 و 7.
  • منبع : کتاب شرح دعای سلامتی امام زمان
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد